محل تبلیغات شما

توی خیابون بودم که یهو مثل جن بسم اجلوم ظاهر شدند ! پرسید چه کاره ای !؟گفتم همه کاره بی کاره ! گفت کجایی ؟گفتم چه فرقی میکنه همه این خراب شده سرای من است !گفت پسر مثل آدم جواب ! گفتم نمی دونم جواب شما رو دادم !.

گفت چی می کشی ؟گفتم زحمت !زحمت زیاد می کشم ! گفت نه تو انگار گل می زنی !گفتم نه راستش من برعکس گل زیاد خوردم !

یهویی بهم ریخت و معلوم بود از اون آجانای رضا خانیه که براش جا افتاده بود همه خلق خدا باید ازش بترسند و چشم بی بصیرت کورش همه رو جانی و جان آدمکش می بینه !

صداشو بلند کرد و عرعر کنان یعنی عربده کشان نه !

اینا که در شان نداشته شون نیست !نا سلامتی آجانن ! بله رشته کلام و گم نکنیم مثل یک آجان خشک و میرپنجی !گفت بلبل زبونی می کنی .

فلان فلان شده به بهمان خودمو به همون فلانی یین خودمون بمونه سر زبون هممون !بندازیدش بالا کارش دارم حالا !

اولش فکر کردم تمساحی چیزین حضرتشون !می خواد بندازم بالا قورتم بده !تو همین فکرا بودم که کی انداخته بودن بالا و با چه سرعتی پرتم دادند توی قرارجا ! که جای آجان هاست 

چشم که باز کردم نصیب شیر بیابون نشه جمع کثیری از جوانان غیور و غیرت مند و قوی هیکل و در چنگال این قوای قانونی تا دندان مسلح و مسلمان دیدم که مبینید زین بعد .

بعد از ساعتی که همه به جمع بندی کامل رسیدند مامور آمار آمد و یک به یک شروع به معرفی حضار محترم و مهمان و شمارش شیران در بند نمودند 

آجان مغرور و قلدری تشریف داشت و برای همه تشریع کرد که نام مبارک هر کس را خواندم بلند شود و بگوید ال.اکبر !یک و دو نفری معترض شدن که سواد عربی ندارند که گفت بی سواد ها معنیش را بگویند و به پارسی که خودشون تفسیر آیه کردند گفتند می شود خدا بزرگ است !

و صدای مامور آمار

رضا رویگری ! ال.اکبر

جمشید هاشمپور فرزند آریا ! خدا بزرگ است 

فرهاد اصلانی ! مردک چلغوز مفنگیی به هزار زحمت تا نیمه راه بلند شد و گفت خو خو خدا خدا !

چشم هایم داشت از حیرت در می آمد که شنیدم گفت دانا دهنوی .!

تا به خودم آمدم که این از القاب شریف و برند معتبر ماست !

و خواستم بلند بشوم اعتراض کنم.‌‌.‌

یکی که توی چرت سجده درازی رفته بود سربلند نکرده گفت خدا بزرگه !!!!

 

ادامه دارد

خانه وحشت(براساس داستانی واقعی)قسمت دوم

خانه وحشت(براساس داستانی واقعی)قسمت اول

آجودانا......!قسمت اول

خدا ,یک ,؟گفتم ,توی ,کاره ,زحمت ,مامور آمار ,بودم که ,خدا بزرگ ,قلدری تشریف ,داشت و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها